فرض کنید در چنین شرایطی هستید:
هوا خیلی گرمه و عرق کردید.
چند ساعت پیادهروی با یه کیف سنگین باعث شده حسابی خسته بشید و لباسهاتون به بدنتون چسبیده.
آخرین باقیمانده آبتون رو چند ساعت پیش خوردهاید و گلوتون به شدت خشک شده.
شدت گرما و خستگی قدرت هرکاری رو ازتون گرفته و چند کیلومتر تا آبادی بعدی هنوز فاصله دارید.
از طرف دیگه شما در کشور خارجی هستید و زبان مردم اونجا را هم متوجه نمیشید.
اینجا جایی است که شما متوجه محدودیتهای جسمی و ذهنی خودتون میشید و سفر براتون تبدیل به یک معلم میشه.
۱. سفر باعث آشکار شدن ذات دوستی شما و دوستانتان میشود
مسافرت به شما امکان میدهد که برای مدتی از دوستانی که همیشه در کنارشون بودید دور باشید. این جدایی به شما کمک میکنه عمق دوستی را بفهمید. وقتی از سفر برگشتید دوست دارید که باز هم ارتباطتان را با دوستانتون ادامه بدید یا در زمان دور بودن فهمیدید که رابطتون با اونها واقعا توخالی بوده. سفر رفتن بدون یا همراه با دوستاتون شبیه یه قماره. در حین و بعد از سفر شاید رابطتون قویتر از قبل بشه و شاید هم متوجه بشید این دوستی دلیل درستی نبوده و فقط موقعیت فیزیکی (دانشگاه، شرکت و...) باعث این دوستی شده بودند و شما هیچ ربطی به هم ندارید.
۲. مسافرت کمک میکنه از وضعیت اقلیتها با خبر بشید
توی ایرن دستههای مختلفی داریم. بلوچ، کرد، عربِ خوزستان، ترک و حتی فارس. در شرایط عادی شما هیچ وقت شانس اینکه از نزدیک با این آدمها ارتباط برقرار کنید و از سبک زندگیشون با خبر بشید ندارید. اما سفر میتونه کاری کنه که شما از منطقهای که در اون جزو اکثریت بودید خارج بشید و مدتی به عنوان اقلیت و شاید تنها آدم یک قوم دیگه در بین سایر افراد زندگی کنید.
حالا فرض کنید مقیاس از ایران بزرگتر بشه و شما تنها سفید پوست در بین مردم یه منطقه در آفریقا باشید.
۳.سفر به شما قدرت تحمل شرایط را میدهد
سفر به شما یاد میده در زمانی که همه اطرافیان پر از نگرانی و اضطراب هستند بتوانید کنترل خود را حفظ کنید و شرایط را آنطور که میخواهید تغیر بدید. وقتی در سفر شما به لبه پرتگاه میرسید، یاد میگیرید که یا آن را تحمل کنید و درستش کنید یا از بین میرید.
تو زندگی چه درسی بهتر از این وجود داره؟
۴.سفر، حقیقت همه جهان را به شما میگوید
شما میتونید مطلب و کتابهای زیادی در مورد تخت جمشید، پاسارگاد، روم باستان و ... بخونید. حتی در مورد نمونههای خارجی فیلم هم ببینید اما مطمئن باشید وقتی برای اولین بار آنجا را ببینید تازه متوجه آنچه که قبلا خوانده یا شنیدهاید میشوید.
کیه که خوندن کتاب یا صفحات ویکیپدیا در مورد تخت جمشید یا پاسارگاد رو بتونه با گشتن حضوری توی اونجا مقایسه کنه؟ توی سفر تاریخ متحرک میشه.
۵. سفر به شما یک فرصت نادر برای تنهایی و شروع دوباره میدهد
شما در شرایط عادی همیشه در دانشگاه، محل کار و... هستید. عملا در دنیای امروز شما امکان تنها بودن یا ندارید. منظورم از تنهایی اینه که برای مدتی بتونید با خودتون خلوت کنید و زندگیتون را هرس کنید.
همه ما زمانهایی نیاز داریم که تنها باشیم تا بتونیم در مورد مسایل شخصی و غیرشخصی فکر کنیم. بخشهایی از زندگیمون را حذف کنیم و نهایتا بتونیم خودمون را ریکاوری کنیم. سفر تنها جاییه که این قدرت را به ما میده.
۶. فرصت دور بودن از تکنولوژی
همه ما یادمون رفته دوران بدون تلفن همراه، لپ تاپ و اینترنت چطور بود. شما در سفر به صورت اتوماتیک دسترسیتون به تکنولوژی و اینترنت کم میشه. از طرف دیگه به خاطر محدودیتهای فضایی اکثرا امکان اینکه لپ تاپتون را همراه خودتون ببرید وجود نداره و این به شما کمک میکنه تا کمی از دنیای تکنولوژی دور بشید و جهان را از پنجره واقعی خودش ببینید نه گوشیهای موبایل.
این دوری اجباری فرصت مناسبی است تا ببینیم چقدر به این وسایل اعتیاد پیدا کردهایم و تا دیرتر نشده فکری به حال خودمون بکنیم.
۷. سفر زنجیری که شما را از حرکت باز میدارد را میشکند
سفر اثبات این استدلال است که آدم هیچجایی گیر نمیکند. شما مجبور نیستید برای همیشه در یک خانه، شرکت، و یا در یک رابطه بمانید. هرچقدر شما بیشتر سفر کنید بیشتر مطمئن میشوید که همیشه برای ایجاد تغیر در زندگیتان آزاد هستید.
۸. سفر کمک میکند که زمان بیشتری داشته باشید
اگر همیشه به فکر اتفاق بعدی باشید و انتظار آن را بکشید اصلا سفر خوبی نخواهید داشت. سفر به شما یاد میدهد که باید در لحظه زندگی کنید و از زمانی که در حال حاضر دارید بهترین استفاده را کنید. هیچ کس جاودانه نیست و برای زندگی بهتر چه چیزی بهتر از این که یاد بگیریم از زمان فعلی بیشترین بهره را ببریم و چشم به آینده و اتفاقات بعدی ندوزیم؟
۹. سفر قدرت حواس شما را افزایش میدهد
وقتی شما باید حواستون به پشت سرتون باشه یا وقتی در یک شرایط سخت قرار میگیرید حواس شما فعال میشوند. حواسی که در حالت عادی از آنها استفاده نمیکردید.
قدرت تخیل شما به کار میفتد و در مورد سناریوهای مختلف به شما هشدار میدهد و برای آن برنامه ریزی میکند. شما قادر به فکر کردن به مراحل مختلف میشوید و به سرعت در حال حرکت بین سناریوهای متفاوت میشوید که «اگر این اتفاق افتاد من هم فلان کار را انجام میدم» . سفر به شما یاد میدهد که مثل آدمهای بزرگ رویاپردازی را یاد بگیرید.
۱۰. سفر به شما کمک میکند که شخصیت و کاراکترتان را بشناسید
اگر فرض کنیم که شما در خارج از محدوده راحتی خود سفر میکنید، سفر شما را در شرایطی قرار میدهد که قبلا آن را تجربه نکردهاید و شما فقط اگر شجاع باشید میتونید ببینید در آن شرایط چه عکس العملی خواهید داشت.
شما وقتی از محدوده راحتی خود خارج میشوید تازه با شخصیت واقعی خودتون رو به رو خواهید شد.
۱۱.درون کسی که با آن به سفر میروید را به شما نشان میدهد
سفر پر از شرایط متفاوت و غیرقابل پیش بینی است. فرض کنید شما با نامزدتان یا کسی که قرار است در کار با آن شریک بشوید به سفر بروید. در حین سفر میتوانید اخلاقیات طرف مقابل را بفهمید. ببینید آیا در زمان سختی هنوز پشتکار و قدرت جنگندگیش را حفظ میکند یا نه.
خیلیها دوست دارند قبل از شروع رابطه یا همکاری از این خصوصیات طرف مقابل باخبر شوند.
- ۰۰/۰۱/۲۸